آری خدا هست با ما
اما این بودن او
نیست وابسطه ی عجز و نیازه دله ما
خدا همیشه با ماست قبول
وقت عجز همه به پیشش آییم
هنر آن است که در وقت خوش شادیمان
تو به فکرش باشی
یا که در وقت بزرگی و غرور ، تو به فکرش باشی
که بگفتس که او خداوند غم و گریه و اندوه و بلاس
او ز خندیدن ما میخندد
که بگفته که خدا خشمگین است
که بگفته که خدا ترسناک است
چه کسی گفت خدا اشک و آه است و فغان
از چه اینگونه رهانید دگران را ز خدا
تو به چه حکمی خدا را به دلش تلخ کنی
گر تورا ترس خدا در دل هست
فکر اعمال خودت باش کنون
خدا چون شبنم صبحه به گل نشسته ایی هست زیبا
خود همیشه وقت آغاز کلام
نام خود با مهربانی برده
هر چه بد گفتن ز او گوش مده
خود به دنبال خدا در سینه و در دل گَرد
او ز خود در جان تو دمیده روح
در میان خود به دنبالش بگرد
لطف و مهرش را به قرآن دریاب
که چه زیبا و قشنگ میکند نهی تو را از زشتی
میدهد مژده تو را از خوبی
چه کسی گفتس که این خدا بدنبال غم و آه و پریشانیه ماست
**♥** این خدا با خنده ات میخندد **♥**
♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥ * ♥
*malos* شعر از شیخ المریض عمو حسین پیرزاد همین الان یهویی *malos*